بررسی نمایشنامه های بهرام بیضایی بر اساس نقد کهن الگویی

thesis
abstract

چکیده نویسندگان هر جامعه ای بی شک تحت تأثیر پیشینه ی تاریخی و فرهنگی کشورشان هستند. این پیشینه ی فرهنگی و تاریخی گاه در آثار ادبی، گاه در یک بنای تاریخی و گاهی در اسطوره ها و کهن-الگوهای آن فرهنگ مستتر است. می توان گفت نویسنده ی جامعه امروزی نیز نمی تواند بدون تأثیرپذیری از اسطوره ها و کهن الگوهای فرهنگی که در آن زیسته، دست به آفرینش بزند. آن گونه که اسطوره شناسان و پژوهشگران نقد اسطوره ای می گویند، نویسندگان، ناخودآگاه از کهن الگوها تأثیر می پذیرند و هدف نقد کهن الگویی بررسی این تأثیر و واکاوی آن، در اثر است. نقد کهن الگویی، یکی از دیدگاه های مهم نقد ادبی امروز است که در این روش، منتقد می کوشد تا تمام عناصر فرهنگی را که در سیر تمدن بشر وجود داشته و به طور ناخودآگاه در آفرینش اثر ادبی موثر بوده مورد بررسی قرار دهد. در کارنامه ی هنری بهرام بیضایی نزدیک به نیم قرن فعالیت هنری دیده می شود. بیضایی یکی از استادان بی چون و چرای صحنه ی نمایش و سینمای کشورمان است و جدا از سبک ویژه وکم نظیرش در شیوه ی نگارش نمایشنامه ها و فیلمنامه ها و نیز جنس میزانسن های مثال زدنی اش در سینما و تئاتر، چیزی که بیش از همه کارهای او را از آثار دیگران جدا می کند، اشتیاق و تسلط قابل تحسین اش در نقب به تاریخ فرهنگ و هنر این مرز و بوم است که به آثارش رنگ و بویی ملی بخشیده است. با این که داستان بسیاری از آثار سینمایی بهرام بیضایی در زمان حال می گذرد، جایگاه اسطوره ها و نمادهای فرهنگی و اعتقادی پارسی و ایران باستان در بافت بخش قابل توجهی از این آثار تنیده شده است. نمایشنامه های بهرام بیضایی با توجه به تکیه اش به اساطیر و روایت های کهن تاریخی ، نمونه ی خوبی برای تحلیل و نقد کهن الگویی محسوب می شوند. او همواره با نگاه دقیق و کاوشگرش تاریخ را ورق زده و از میان داستان ها و قصه ها، اثری نمایشی آفریده است. در این پژوهش به بررسی نمایشنامه های بهرام بیضایی بر اساس نقد کهن الگویی پرداخته شده و میزان و چگونگی استفاده ی نویسنده از کهن الگوها (نقاب، سایه، آنیما، آنیموس) سنجیده شده است. بر اساس این بررسی، در نمایشنامه های بیضایی کهن الگوهای نقاب و سایه نمود بیش تری داشته و دو کهن-الگوی آنیما و آنیموس مجال بروز کم تری یافته اند که این نمودها و بروزها با فضای نمایشنامه ها کاملاً تناسب و هماهنگی دارد. واژه های کلیدی: اسطوره، کهن الگو، بهرام بیضایی، نقد کهن الگویی، یونگ.

similar resources

نقد فمینیستی نمایشنامه های بهرام بیضایی

فمینیست‌ها معتقدند که تمدن بشری، مردسالار و تحت کنترلِ مردان است و به گونه‌ای سازماندهی و اداره می‌شود که زنان را در همة جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی به مردان وابسته می‌کند. هم‌چنین مدعی هستند که پیوسته تفکرِ مردسالار بر آثار ادبی حاکم بوده و این آثار غالباً به قهرمانانِ مذکر پرداخته‌اند و زنان در آن‌ها نقشی حاشیه‌ای داشته‌اند. از این‌رو، لزوم بازنگری در متون ادبی گذشته و به چالش کشیدن آن و نیز تولید ...

full text

نقد فمینیستی نمایشنامه های بهرام بیضایی

فمینیست ها معتقدند که تمدن بشری، مردسالار و تحت کنترلِ مردان است و به گونه ای سازماندهی و اداره می شود که زنان را در همه جنبه های فرهنگی و اجتماعی به مردان وابسته می کند. هم چنین مدعی هستند که پیوسته تفکرِ مردسالار بر آثار ادبی حاکم بوده و این آثار غالباً به قهرمانانِ مذکر پرداخته اند و زنان در آن ها نقشی حاشیه ای داشته اند. از این رو، لزوم بازنگری در متون ادبی گذشته و به چالش کشیدن آن و نیز تولید ...

full text

انواع بازنویسی و بازآفرینی‌های‌ بهرام بیضایی از داستان‌های کهن

هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل شگردهای بازنویسی و بازخوانی در آثار ادبی بهرام بیضایی است. او نویسنده‌ای قاعده‌گریز و ساختارشکن است که در سطوح مختلف، ساختار ذهنی و زبانی خواننده و پیش‌فرض‌های متعارف و مقبول او را در هم‌می‌ریزد. نمایش‌نامه، فیلم‌نامه و برخوانی‌هایی که در این‌مقاله بررسی می‌شوند، عبارت‌اند از: اژدهاک، آرش، آهو، سلندر، طلحک و دیگران، پرده نئی، سیاوش‌خوانی، شب هزارویکم، و مجلس قربانی...

full text

نقد جامعه‌شناختی نمایشنامۀ چهارصندوق بهرام بیضایی

نمایشنامۀ چهارصندوق نوشتۀ بهرام بیضایی با درون‌مایۀ‌ سیاسی _ اجتماعی در دهۀ چهل یکی از مناسب‌ترین نمونه‌های آثار این نمایشنامه‌نویس برای نقد جامعه‌شناختی ادبیات است. نقد جامعه‌شناختی ادبیات با ایجاد پیوند میان اثر ادبی و جامعه توانسته جایگاه و اهمیت خود را در میان انواع نقد نشان دهد و در حال حاضر یکی از روش‌های سودمند و کاربردی در بررسی آثار هنری به شمار می‌رود. روش مورد استفاده در این نوشتار ر...

full text

بررسی تطبیقی شخصیت های « پرده خانه» بهرام بیضایی براساس کهن الگوهای کریستوفر ووگلر

مفهوم کهن الگو ابزاری بایسته برای شناخت کارکرد شخصیت ها در داستان است. هفت کهن الگوی بنیادی شخصیت که« ووگلر» آنها را در کتاب « سفر نویسنده » برشمرده قابل انطباق با بسیاری از داستانهاست. این کهن الگوها انواع ثابت شخصیت نیستند بلکه به عنوان کارکردهای انعطاف پذیر شخصیتی، گاه صورتک هایی بر چهره می زنند و با جذب انرژی و ویژگی های شخصیت های دیگر، داستان را پیش می برند. ووگلر درسفر نویسنده، از الگویی ...

full text

نقد کهن الگویی نمایشنامه 6 از هفت نمایش کوتاه اسماعیل خلج

بررسی متون ادبی از چشم‌انداز نظریات کارل گوستاویونگ، از جمله رویکردهای نقد روان‌شناسی است. یونگ شخصیت را یک واحد می‌داند که از سیستم‌های مختلف روانی فراهم آمده‌است. این سیستم‌های به‌ظاهر جدا، در اصل به‌هم وابسته‌اند و بر هم تاثیر متقابل دارند. تجلیات ناخودآگاه، کهن‌الگو نامیده می‌شود؛ تصاویری جهان‌شمول، با ریشه‌های عمیق تاریخی که به حوزه‌ی ناخودآگاه جمعی تعلق دارند و مظاهر آنها به صورت‌های گونا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023